†♥فرشته مرگ♥†

†♥فرشته مرگ♥†

تو باش ولی موازی باش همراه ولی لمسم نکن .. میل به ترکیب یا واکنش یا هرچی میترسم نکن
†♥فرشته مرگ♥†

†♥فرشته مرگ♥†

تو باش ولی موازی باش همراه ولی لمسم نکن .. میل به ترکیب یا واکنش یا هرچی میترسم نکن

شبی از شبها...

http://s1.picofile.com/file/7718660428/lili2.jpeg

من از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم

حرفی از جنس زمان نشنیدم!

هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود.

کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد.

هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت .

من به اندازه ی یک ابر دلم میگیرد

.....

و شبی از شبها

مردی از من پرسید

تا طلوع انگور چند ساعت راه است؟

باید امشب بروم

باید امشب چمدانی را

که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم

و به سمتی بروم

که درختان حماسی پیداست

رو به ان وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند

یه نفر باز صدا زد...

کفش هایم کو؟

نظرات 1 + ارسال نظر
زهرا دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 19:06 http://toramontazerand.blogsky.com/

من عاشق شعرهای سهرابم
خیلی احساساتم بهش نزدیکه
من واقعا می فهممش
سهراب و دکتر شریعتی رو واقعا دوست دارم
عاشق این شعرشم
هرجاشو خواستید بگید تا راجبش بهتون از برداشتی که کردم بگم
من عاشق این شعرشم
گاهی واقعا خودم به اش میرسم

ولی من بیشتر آهنگ گوش میدم,آهنگهای هادی پاکزاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد