†♥فرشته مرگ♥†

†♥فرشته مرگ♥†

تو باش ولی موازی باش همراه ولی لمسم نکن .. میل به ترکیب یا واکنش یا هرچی میترسم نکن
†♥فرشته مرگ♥†

†♥فرشته مرگ♥†

تو باش ولی موازی باش همراه ولی لمسم نکن .. میل به ترکیب یا واکنش یا هرچی میترسم نکن

کتاب رمان دچار یعنی عاشق جلد اول (تهمینه ارجمند پور)

بخشی از این رمان:

وقتی وارد شدم جا خوردم؛ چشمم به پسر جوونی افتاد که روی مبل‌های رنگ و رو رفته گوشه‌ای تنها نشسته بود. سلام کردم. به نشونه‌ی احترام از سر جایش بلند شد و خیلی معمولی جوابم رو داد. چون فامیل بودیم انتظار برخورد گرم‌تری رو داشتم! بوی عطر تندش توی فضا پیچیده بود. فکرش رو نمی‌کردم انقدر جذاب و خوش تیپ باشه! پسری قد بلند، هیکلی ورزیده و تنومند که توی نگاه اول حسابی به دل می‌نشست. همون طور که خوش آمدگویی کردم، سینی رو روی میز گذاشتم و روبروش نشستم. خجالت کشیدم دوباره نگاهش کنم. انگار تمام خون بدنم توی گونه‌هام جمع شده بود. نمی‌دونم چرا بی دلیل مضطرب شدم. کاش حداقل یکم آرایش می‌کردم و لباس بهتری می‌پوشیدم یا یه عطری می‌زدم.

دانلود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد