در کشوری دوردست، پادشاهی با دوازده دختر زیبایش زندگی میکردند. دخترهای پادشاه بر روی دوازده تختخواب فاخر و گرانبها میخوابیدند که جملگی آنها در یک اتاق بزرگ قرار داشتند. دخترها وقتی که پس از صرف شام به رختخواب میرفتند آنگاه درب اتاق خواب را میبستند و از سمت داخل قفل میکردند اما در کمال تعجب هر صبحگاه کفشهای آنها در وضعیتی پیدا میشدند که نشانگر رقصیدن آنها در سراسر شب قبل بودند. هیچکس نمیدانست که چگونه چنین چیزی امکانپذیر است؟ یا اینکه پرنسسها شب گذشته را در کجا گذرانیدهاند؟