بخشی از این آهنگ:
هم آوازه آهنگ پاییز،آلاله ها زد من شعر لبریز
دور از تو خون آلوده با غم،یاد شهر وحشت یاد گل پرپر
پا در زنجیر قصه بی پایان،آسمان از توست سهم من زندان
کهنه رویایی خالی از شورم،زاده در آتش زنده در گورم
آلاله برگرد از تبعید،دیونه من شب به کوچه تابید
مرداب غم آیین تن بود،قلبی که تنها سرزمین من بود
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
میدونم وقت تو رسیده پس وقت من چی میشه
میدونم پاهای تو خستن پاهای من چی میشه
میفهمم چشمات غم دارن چشمهای من چی میشه
میبینم غمگینی اما غمهای من چی میشه
میدونم خسته ای اما خستگی من چی میشه
باید زندگی کنی اما زندگی من چی میشه
حرکت نکن اینجا درست همون جاست که باید باشی
بغض نکن درست همون لحظه باید از جا پاشی
نفس نکش همین الان همه از تو هوا میخوان
پلک نزن اینجا همه فقط از تو نگاه میخوان
تو انتظار کشیدی پس صبر من چی میشه
میفهمم مجبوری اما پس جبر من چی میشه
میدونم که تو همینی پس خود من چی میشه
تکلیف اون خود تویی که شده من چی میشه
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
نیمی از یک مترسک با نیمی از یک بدن
با هم پیوند خوردن تا پیکر من شدن
کلاغها هرروز از نیمی از من میترسن
و لاشخورها شب روی نیمه دیگه میرقصن
سالهاست من حامی گندمهای تو بودم
به زندگی برای تو خو کرده وجودم
تو از کلبه اون دور هر صبح با لبخندی
و پیش از خواب هرشب پنجره رو میبندی
و من با شیاطین تا صبح میجنگیدم
و هربار پیش از صبح بغضم رو میبلعیدم
و تو درست به کسی زندگیتو مدیونی
که مدتهاست از اون هیچ چیزی نمیدونی
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
من ساکن سرزمینی که از قلمرو خدا
با دیوارای شیشه ای بلندی شده جدا
پیش از تبعید من خدا روحو از پیکرم مکید
و تو فرشته ای بودی که روحمو در تو دمید
تراشه های تبعیدی شبها در امتداد مرز
در کمین تصاحب قلب فرشته های هرز
و من که روحم گم شده تو خواب حس میکنم بویی
گاهی تصویر مبهم از تحقق آرزویی
عطر گیاه تازه ای زیر پای برهنتو
حس میکنم این ور مرز و ارتعاش خندتو
فواره های جیوه ای که میبارن روی تنت
با وزش باد مرطوب سر میخورن رو بدنت
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
وا این تصویر تکراری از صورت تو توی خواب
پلکهای نیمه باز من دوباره پر شدن از آب
جزییات صورتت که ارسال میشن به حافظه
تحلیلگری به نام ذهن که از درک عشق عاجزه
تصمیم مغز برای واکنش دادن به خاطره
توسط اعصاب منتهی به قلب باکره
ترشح هورمون های تحریک در توی خونم
با سرخرگها پیغام بدن میرسه به همه جونم
چرندیات بی ربط و پول ساز دکتر پلید
تجویز صورتی رو ویترین اون مرد سفید
یک افتضاح عاطفی طبق قوانین مورفی
یک ماده شیمیایی که میکنه معرفی
بی تامل تو قفسه پی قرص های صورتی
یک محصول شیمیایی فرآورده صنعتی
پوییدن صورتی ها برای فتح راحتی
برای رخنه کردن به دیوارهای امنیتی
برای فرار از خود من به تو عادتی
جذب از دیواره معده ورود به خون لعنتی
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
رو تخت تنت یک روبات مچالست
دستهات منطبق بین کشالست
اون سایه اومده واسه ملاقات
اما نه برای گوش دادن به حرفات
اون اینجاست با زنجیر برای دستهات
اون اومده با یک لیست از شکستهات
اون امیدهای مرده ست از خود تو
اون آرزوی سوختست که شده تو
پوستم نمی پوشونتم،چشمم نمیخوابونتم
کسی که میخواستم باشم،آروم نمیذارتم
از آرشیو بیرون میکشتم،و دستگاه باز میخونتم
کنار تو میذارتم،به حرف وامیدارتم
کسی که دوست داشتی باشم،به تو برنمی گردونتم
کسی که دوست داشتی باشم،به تو برنمی گردونتم
ادامه مطلب ...هادی پاکزاد شاعر و خواننده بزرگ سبک راک و آلترناتیو در خرداد ماه سال 95 از این دنیا رفت،هادی پاکزاد را در حالی در خانه خود یافتند که رگهای خود را زده و اقدام به خودکشی کرده بود،شعرهای او بسیار متفاوت با سبک پاپ و عاشقانه امروزی بود،محتوای آهنگهای پاکزاد بسیار رسا و ناب بود و درک کردن شعرهایش برای هرکسی امکان پذیر نیست،اما اگر به آهنگهای این شخص عمیقا فکر کنید بدون شک از عاشقان این شاعر و خواننده بزرگ خواهید شد،خبر مرگ ایشان بسیار مرا متاثر و شکه کرد،امیدوارم روح هادی پاکزاد در آرامش ابدی باشد،در گذشته تعدادی از آهنگهایش را در وبلاگ منتشر کردم و در آینده نیز مابقی آهنگهایش را خواهم گذاشت.
بخشی از این آهنگ:
تو خیلی باهوشی،همه چیز میدونی
آب زیرت نمیره،تو جا نمیمونی
هرگز نمیترسی،رفتارت سنگینه
غافلگیر نمیشی،نگاهات خشمگینه
تو خیلی خونسردی،تو جمعها میخندی
هرچیزی رو قبلا،تو پیش بینی کردی
و و و و البته تو واقعیتی
اما تو فقط قسمتی از حقیقتی
و و و و تو میدونی همه درس
و و از چیزایی که نمیدونی بترس
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
فقط چندتا ترانست،که میشنوی اهل خواب
بیدار میشی میبینی،نخورد تکون آب از آب
یک ساله مینویسم،بمون یه لحظه خاموش
رو هم چشاتو آروم،از هر چی هست فراموش
تو تو شهر ذهن منی ذهن یک آدم آهنی
ذهنی پر از صفر و یک و ارقام باور کردنی
من از سیاره جنوب پناه بردم به این زمین
یاد گرفتم از آدما ببین ولی مگو همین
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
تو مثل من نبودی،کارای سخت نکردی
جاهای دور نرفتی،چیزای بد ندیدی
تنت بارون نخورده،قهرمانت نمرده
شبونه بد مستیه،باد هستیتو نبرده
معشوقه خیالی،به آغوش نکشیدی
با چشم بسته هر شب خیالو نبوسیدی
خون و اشک و شرابو تو با هم نچشیدی
چندتا قرص با یه بغضو تو با هم نبلعیدی
زنده زنده تو گور باورهات نپوسیدی
ادامه مطلب ...بخشی از این آهنگ:
به صدای من گوش نکن موسیقی زرد داره
به قلب من دست نزن بیماری سرد داره
به روح من نزدیک نشو که سالهاست طرد شده
به مغز من دست نزن سرایت درد شده
و از همون دور به من حس ماورایی بده
از موجودی که جون داره به من یک تداعی بده
و مثل نقاشی به من خو کن از مجرای نگاه
که من حرکت نمیتونم از چارچوب قاب سیاه
ادامه مطلب ...